شام آخر | قتل پسر معتاد به دست پدر | از ترسم جسدش را در کانال آب انداختم
تاریخ انتشار: ۷ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۷۷۳۸۲۰
بهگزارش همشهری آنلاین به نقل از روزنامه ایران، روز دوم فروردین امسال مردی با مراجعه به اداره پلیس از ناپدید شدن پسر ۳۳ سالهاش خبر داد و گفت: پسرم راننده تاکسی اینترنتی بود اما از دیروز که از خانه خارج شده، دیگر برنگشته و خبری از او نداریم.
در حالی که ردیابیها از سوی مأموران پلیس غرب استان تهران برای یافتن ردی از پسر جوان آغاز شده بود، روز هشتم فروردین مأموران جسد پسر جوانی را درون کانال آبی در شهریار پیدا کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سرهنگ بهروز کریمخانی، رئیس پلیس آگاهی فرماندهی غرب استان تهران در تشریح این پرونده گفت: تحقیقات از خانواده این پسر که مشخص بود بهطرز مرموزی به قتل رسیده، آغاز شد اما به سرنخ مهمی نرسیدیم. این در حالی بود که با گذشت ۵ ماه از این ماجرا و در بازجوییهای متعدد از پدر خانواده متوجه تناقض گوییهای وی شده و سرانجام دستور بازداشت مرد میانسال صادر شد.
پدر که همچنان منکر اطلاع از قتل پسرش بود، سرانجام لب به اعتراف گشود و راز این جنایت را برملا کرد. یونس ۵۴ ساله در اعترافاتش گفت: پسرم رامین تحصیلکرده و فارغالتحصیل رشته مهندسی معماری بود. اما بعد از اینکه گرفتار اعتیاد به مواد مخدر و شیشه شد، رفتارش غیرعادی شد. همیشه در خانه با من و مادرش درگیر بود. حتی ما را تهدید به مرگ میکرد. بههمین خاطر تصمیم گرفتیم او را نزد یک روانپزشک ببریم.
او ادامه داد: پسرمان مدتی تحت درمان بود اما بهخاطر اعتیادش دیگر ادامه نداد. او راننده تاکسی اینترنتی بود اما اعتیاد خیلی او را تغییر داده بود و رفتارش گاهی بسیار خطرناک و تهدیدآمیز میشد. یک شب من را برای صرف شام به رستوران دعوت کرد. موقع برگشت با هم جر و بحثمان شد. درگیری بالا گرفت و من یک سنگ از زمین برداشتم و در تاریکی شب به طرف او پرتاب کردم. سنگ به سرش خورد و او روی زمین افتاد. فکر نمیکردم با پرتاب یک سنگ پسرم بمیرد. واقعاً قصد کشتن او را نداشتم. نمی دانستم چه کار کنم. از ترس تمام بدنم یخ زده بود. جسد پسرم را برداشتم و با خودروی خودش به نزدیکترین کانال آب در محدوده شهریار بردم و همانجا رهایش کردم تا راز قتل پنهان بماند. فردای آن روز هم خودم به اداره پلیس رفتم و موضوع گم شدنش را خبر دادم.
وی در ادامه گفت: ۵ ماه است که با عذاب وجدان شدیدی زندگی میکنم اما دیگر تحمل ندارم. من را مجازات کنید تا راحت شوم.
پساز اعترافهای متهم، او بازداشت شد تا پس از پایان مراحل تحقیقات روانه زندان شود.
کد خبر 534993 برچسبها حوادث ایرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: حوادث ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۷۷۳۸۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
با بدن خود حرف بزنید (فیلم)
منبع:پیج rahe_aseman444